122

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بعد يه ماه ولادمير تمام تلاش ش را كرده بود كه وقتي به خانه باز ميگردد نرمال برخورد. كند حتي براي ژوليت و جيم و دايان هديه هم گرفته بود اما قسمت دهشتناك داستان اين بودكه از بدو. ورودش پوچي بر تمام مغزش چيره شد در شبي كه زير شلاق برف بود ولادمير از صداهاي أطرافش سرگيجه گرفته بود سردردي. همراه با تهوّع .ول تمام ساعات را روي تخت افتاده بود .تا ديدار چند روزه اش تمام شود بايد بر ميگشت تاب ماندن نبود گاهي دوست داشتن خودش شكنجه است توهم توطئه  سر درد چند روزه مداوم از ولادمير موجود به تخت چسبيده اي را ساخته بود كه هر ثانيه  داوطلبانه مرگ را ....

عکاسی که بیمار بود...
ما را در سایت عکاسی که بیمار بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aakas-bimar3 بازدید : 232 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 1:29